یکی رو میخوام

احساس میکنم تمام روحم در بند بند وجودت تنیده شده. یه چیزی ماورایی. اینقدر شیرین و لذت بخش، که توانایی هضمش رو نداشتم و قلبم داشت از سینم بیرون میزد. به طوری که الانم که کنارم نیستی تو رو درون خودم و خ یکی رو میخوام...ادامه مطلب

تجربه کردن عشق به تو بهترین اتفاق زندگیم بود

اینجا برات مینویسم برای آرامش دلم

میدونم که تو هم داری به من فکر میکتی . چون من تو رو هر لحظه کنار خودم حس میکنم عزیزترینم

تو بارزشترین کس تو زندگیم هستی

یکی رو میخوام...

همیشه دوست داشتم بتونم تو تاریکی شب ، تو پارک ، تو کوچه های شهر دست در دست عشقم قدم بزنم و برام شعر بسراید. دیشب که یک ساعت پیاده روی داشتیم خیلی برام عالی و رویایی بود عزیزم.

ممنون که هستی و خد رو شاکرم

یکی رو میخوام...

برای اینکه اذیتش نکنم خواستم دلمو به حراج بزارم تا دیگه دلی نداشته باشم که براش هر لحظه بتپه

چون میگه که دل عاشق نمیخواد

من هم میسپرمش به حراجی

میخوام

دیگه دلی نداشته باشم تا اونم از من نرنجه

یکی رو میخوام...

عشق ابدیش همانیست که از اول بوده ، هست و خواهد بود

این را با تمام وجود داره فریاد میزنه که همه دنیا بدونن

 

یکی رو میخوام...

بارها از خواستم که چرا برای من چیزی نمینویسی!!

دلش نمیخواست برام چیزی بنویسه اگرم مینوشت خیلی سرد و به زور فقط گلگی بود

از عشق ابدی و سوزانش مینویسه که دنیاش عشق ابدیش بوده و هست و خواهد بود

دقیقا هم خطاب به من مینویسه که بدونم و بخونم و بسوزم

این چه مردی هست و چه دلی داره

 

به خاطر همینه که 

 

یکی رو میخوام...

از شدت غصه و استرس موهای سرم دسته دسته میریزن هیچی ازش نمونده.

 هر بار که دلنوشته ای مینویسه دسته از موهای من کنده میشه.

از خودم و از ادامه این زندگی میترسم.

یکی رو میخوام...

ده روزه که ازش بیخبرم

ده روزه که شب و روزم شده اشک و آه

رفته مسافرت. قبل رفتن گفت که بیخبرم نمیذاره. اما دریغ از یه پیام یا زنگ.

دیگه طاقت ندارم خدایا. میدونم که حالمو حس میکنه که از همه چیزم باخبره. میدونه چقدر زجر میکشم. 

البته حقم هست. من بد بودم من قدرتو ندونستم. من درکت نکردم......

 

یکی رو میخوام...